برادران شهید هاشمی |
بهار آمده است سرشار از عطر سپیده دمان همچون گلان همیشه بهار این سرزمین چونان شهیدان ؛ عاشقان سرخ روی سپید اندیشه [ یکشنبه 91/1/27 ] [ 10:46 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
صیاد دل ها 21 فروردین، سالروز شهادت امیری است که اسوه وفاداری و عشق بود؛ سردارعلی صیاد شیرازی؛ همو که می گفت: «قهرمان کسی است که در جهاد اکبر، بر نفس اماره خود غالب آمده باشد، آن طوری که آرزوی یک بار غفلت کردن و خدا را از نظر دور داشتن را در دل شیطان به گور فرستد.
گزیده ای از وصیت نامه شهیدشهید صیاد شیرازی، در قسمتی از وصیت نامه اش، چنین نوشته است: «پروردگارا! رفتن در دست توست. من نمی دانم چه موقع خواهم رفت، ولی می دانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم. خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار دادی. خدایا! تو خود می دانی که همواره آماده بوده ام آن چه را تو خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم».
خدایی شعر پرمضمون عشقیتو مست باده گلگون عشقی / تو هم درد دل پرخون عشقی تو در هر نیمه شب در کوی یارب / به سیل اشک، یک سیحون عشقی تو در طی طریق وصل جانان / مراد و اصلِ بی چون عشقی تو در گنجینه اخلاص و عرفان / خدایی شعر پرمضمون عشقی تو هم چون مالک اشتر به میدان / سراسر شعله ای، مشحون عشقی تورازی بودی اندر سینه ما / که رخشان دُرّه ای مکنون عشقی تو صیادی شهادت صید کردی / شهید شاهدی، مفتون عشقی به بانگ «ارجعی» لبیک گفتی / چرا؟ چون واله و مجنون عشقی [ دوشنبه 91/1/21 ] [ 1:6 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
*** خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد *** زیباترین بزرگ : خداوند زیباترین مقدّم : در سلام زیباترین سفره : سفره نذری زیباترین میهمانی : رمضان زیباترین درمان : پیشگیری زیباترین زینت : عفت زیباترین دوران : جوانی زیباترین روشنایی : شب مهتابی زیباترین قله : سعادت زیباترین تدبیر : اقدام به موقع زیباترین موهبت : آزادی زیباترین منجی : امام زمان [ جمعه 91/1/18 ] [ 8:21 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
السلام ایتها الصدیقه الشهیده فاطمیه تا حکایت میشود غربت حیدر روایت میشود فاطمیه از جفا شاکی بود ماجرای چادر خاکی بود فاطمیه فصل بیعت با علی است جرم زهرا گفتن یک یاعلی است [ چهارشنبه 91/1/16 ] [ 3:52 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
" تاریخ اسلام جز یک برهه از صدر اسلام جوانانی مثل جوانهای ما سراغ ندارد. " امام خمینی (ره) 16 فروردین سالگرد عروج عارفانه پاسدار رشید اسلام ، شهید محمد هاشمی در عملیات والفجر8 ، منطقه فاو ، گرامی باد. شهید محمد هاشمی
محل شهادت: فاو_عملیات والفجر8
تاریخ شهادت: 16/1/1365
تاریخ ولادت: 1340 [ چهارشنبه 91/1/16 ] [ 11:17 صبح ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
باز کن پنجره را ! باز کن پنجره را ! این بوی بهار است که می آید. درب را بگشا ! بهار می آید چون همیشه با شکوفه ی لبخند ، با ترانه ی باران و بوی گل محمدی ، با نسیم مسیحایی. پنجره را باز کنید! بهار می آید با صدهزار رنگار و زمین مرده با نفسش جان می گیرد. بهار می آید با آب و آیینه و قرآن ، با مهری از نور ، با سجاده ی چشمه و رو به محراب ابروی یار در شبستان چمن ، نماز خواهد گزارد. بهار می آید با پاکی شبنم ، با شوق چشمه ، با ترانه ی باران و زمزمه ی جویباران و سرود آبشاران ، با رودخانه ای از شعر و با تلاوت آبی دریا. بهار می آید ، سوار بر هودجی از نور و نشسته در کجاوه ای از بلور ، با توری از شکوفه های سپید بر سر و خلعت سبزی برتن ، با تاجی از زمرد و یاقوت و مروارید ، با قبای اطلسی ، با گیسوان طلایی و دامنی پر از گل محمدی ، با نگاهی پرمهر و دستی چون نسیم ، با علم سبز و سرخ و بیرق گل های رنگارنگ. بهار می آید با گلدان های شب بو ، با کوچه های مست یاس و باغ های پرشکوفه ، با بام های پرستاره و ایوان های خلوت در شب های مهتابی. بهار می آید با سفره های هفت سین و دعا و آمین ، با تخم مرغ های رنگین و دید و بازدید آن و این. بهار می آید با فصل رویش ، موعد دیدار یاران هنگامه ی گرمی و محبت و ... دوستی و آشتی و با همه ی جلوه هایش با ما حرف می زند ، با جلوه هایی که گفتیم و نگفتیم ! عارف در بهار جلوه ی معشوق را می بیند و از دفتر او شرح جمال محبوب را می خواند : بهار شرح جمال تو داده در هر فصل بهشت ، ذکر جمیل تو کرده در هر بار و اهل دل از بهار ظاهر ، نردبانی به بهار باطن می زنند و بر بام مقاط بسط ، با وجد و حال می سرایند : ساقیا سایه ی ابر است و بهار و لب جو من نگویم چه کن ، از اهل دلی خود تو بگو شکر آن را که دگربار رسیدی به بهار بیخ نیکی بنشان و گل توفیق ببو واز ما می خواهد که غم دنیا ازدل بزداییم و هوای می و معشوق ازل بنماییم و توفیق طریق رضایش جوییم : بهار گل طرب انگیز گشت و توبه شکن به شادی رخ گل ، بیخ غم زدل برکن و سالکان طریق عشق از نسیم باد نوروزی رایحه ی نفحات انس را برمی گیرند : زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی ، چراغ دل بیفروزی و می خواهد که خود را چو غنچه در مصاف این نسیم و نفحه ی الهی قرار دهیم و توفیق را از دست نخواهد داد و خود را به خلعت دیدار یار مزین خواهد کرد. و پیران معرفت حتی در کهولت با آمدن این بهار ، جوانی کرده و می سرایند : بهار آمد ، جوانی را پس از پیری ز سرگیرم کنار یار بنشینم ، ز عمر خود ثمر گیرم گه نیز سالک در فراق یار و هجران دوستان یا عدم ثبوت تجلی نگار و مشاهده ی مدام یار به رغم آمدن فصل بهار عاشقانه می گرید : بهار آمد که غم از جان برد ، غم در دل افزون شد چه گویم کز غم آن سرو خندان جان و دل خون شد گاه نیز با آمدن بهار و عدم توفیق دیدار یار غمگنانه و حسرت زده می مویند : سحر از سینه ام سوزت برآیه ز اشکم لاله ی خونین درآیه تو گفتی با بهار دیگر آیم نشینم تا بهار دیگر آیه و آن پیر شوریده ی همدانی از آمدن بهار به یاد ایام شباب می افتد و از داغ لاله زاران به یاد لاله عذارانی که سرو قامتشان بر زمین افتاده و گل رخسارشان پرپرشده و از داغ شان لاله روییده است : بهار آمد به صحرا و در و دشت جوانی هم بهاری بود و بگذشت سر قبر جوانان لاله رویه دمی که مهوشان آین به گلگشت عده ای نیز با آمدن ربیع و تنفس زمین و مستی و جوشش و رویش آن ، درس عبرت گرفته و از گذشتگان و صاحبان قدرت و مکنت که اینک کاخ ها را رها کرده و در سردی گور آرمیده اند ، چنین یاد می کند : مست است زمین زیرا خورده است به جای می از کاس سر هرمز ، خون دل نوشروان و از ما می خواهد که با آمدن بهار و حضور گل و بلبل دم را غنیمت شمریم و فرصت را از دست ننهیم : بنگر ز صبا دامن گل چاک شده بلبل ز جمال گل طربناک شده در سایه ی گل نشین که بسیار این گل در خاک فرو ریزد و ما خاک شده متأسفانه آدم های غنیمت شمار و خوش باش و بی غم و بی درد که به تعبیر قرآن کریم زیادند : «یَعلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الحَیاهِ الدُّنیا وَ هُم عَنِ الآخِرَهِ هُم غافِلونَ» اینان فقط ظواهر حیات مادی را می بینند و از باطن هستی و لُب جهان که غایت و هدف هستی و آخرت است ، غافلند و از پوشیدن خلعت تقوا خودداری می کنند ، فقط خانه ی ظاهری را آب و جارو و گردگیری می کنند ، اما در غبارروبی بیت دل اهمال می ورزند. امید که با آمدن بهار ، بیشتر در این جلوه ی زیبایی پروردگار تدبر و تفکر کنیم و بنگریم آثار رحمت حق را که چگونه زمین را پس از مرگ زنده کرد و با دیدار بهار ، دیدار نگار و آن ساقی ازلی را که جهان و جلوه ای از اوست ، به یاد آریم. [ چهارشنبه 90/12/24 ] [ 1:34 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
روایتی است از امام صادق (ع) که « یَومُ النَّیروزِ هُوَالیَومُ الَّذی یَظهَرُ فیهِ فائِمُنا أهل البَیت ؛ نوروز آن روزی است که در آن قائم ما أهل بیت ظهور می کند ». خورشید نوروزی آن گاه که به تابش درمی آید و بلبلان مست ، چمنزارهای سرسبز و طبیعت شادمان لباس نو می پوشند ، ای سوار بر عطر خوش یاسمن و نسترن ، بیا و ما را در همایش زیباترین روز عالم ، هدایت کن و برما که دل در طلب جمال زیبای تو داریم ظهور نما ! تو ای امام خوبی ! ای سرچشمه ی همیشه جوشان عشق و محبت و حقیقت ، در هنگام مردن عدل ، جوامع انسانی را بهاری کن به وسعت پایان بخشیدن به عمر بیدادگران ! خواهی آمد با سواران همراه و با بیرق عاشورایی به گستره ی جهان و در پرتو طلوع نور الهی و بر تاریک کده ی دنیای پرظلم و نیرنگ و فریبی که دنیاخواهان و مستکبران عالم و نظام های سلطه به بشریت فریب خورده ی امروز القا کرده اند ، خواهی تابید. تو خواهی آمد و امت های مظلوم را از چنگال خصم رها خواهی ساخت ؛ آن گاه که دوستداران و دلباختگانت بی صبرانه در انتظار طلوع روی چون ماهت هستند. اما ای فرزندان مهدی ! ای آنان که هماره دل خوش دارید به آمدن مولای مان ! بدانید عشق به مهدی یعنی عشق به محور خلقت ، دردانه ی آفرینش ، عشق به پاک ترین و زلال ترین منجی موعود. تاکسی دل به عشق او نسپارد ، لذت بهاری بودن را هرگز نخواهد چشید. عشق به مولا یعنی وجودمان سرشار از طهارت و پاکی باشد و لبریز از شوق دیدن روی بهشتی ترین نگار ! بحارالانوار ، ج 52 ، ص 276 [ دوشنبه 90/12/22 ] [ 9:48 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
دارا و سارا هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا سارا لباس پوشید ، با جبهه ها عجین شد چندین هزار دارا ، بسته به سر ، سربند دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در سارا سؤال می کرد ، دارا کجاست اکنون ؟ در آن زمانه رفتند ، صدها هزار دارا دارای آن زمانه بی سر درون کرخه در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد با خون و چنگ و دندان ، دشمن ز خانه راندیم جای شهید اسم خواننده روی دیوار [ دوشنبه 90/12/22 ] [ 7:35 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
نسیم عشق ، دل دریایی ما را نیز به تلاطم کشانده است و امواج اشتیاق ما نشان از حیات دارد . «سکون» ، صفت مرداب است و «حرکت» ، نشانه حیات است. این کدام نسیم است و از کدام جنت قدس وزیدن گرفته؟ هرچه هست ، توفان نزدیک است ؛ ان مع العسر یسرا . اگر دشمن اسیر توهمات خویش نبود ، درمی یافت که پشتوانه قدرت ما در کجاست . ما به «حبل الله» اعتصام داریم و تا آن گاه که این رشته گسیخته نگردد ، در برابر هیچ قدرتی تسلیم نخواهیم شد و مانعی حتی بزرگ ترین اقیانوس های عالم نیز نمی تواند ما را از طی طریق باز دارد. شهید سید مرتضی آوینی - برگرفته از کتاب مجموعه مقالات [ دوشنبه 90/12/15 ] [ 5:53 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
خلاصه خوبی ها تقدیم به امام خمینی (ره) لبخند تو خلاصه خوبی هاست لختی بخند ، خنده گل زیباست پیشانیش ، تنفس یک صبح است صبحی که انتهای شب یلداست در چشمت از حضور کبوترها هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست رنگین کمان عشق اهورایی از پشت شیشه دل تو پیداست تو امتداد کوثر جوشانی سرچشمه تو ، سوره اعطیناست فریاد تو تلاطم یک طوفان آرامشت ، تلاوت یک دریاست با ما بدون فاصله صحبت کن ای آنکه ارتفاع تو ، دور از ماست قیصر امین پور
[ چهارشنبه 90/11/19 ] [ 11:11 صبح ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
|
|
|