برادران شهید هاشمی |
فرا رسیدن ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی را پاس می داریم ، حماسه های ماندگار فرزندان این سرزمین خدایی را ارج می نهیم و این ایام فرخنده را به همه دلباختگان حریم عشق تبریک و تهنیت می گوییم. بی گمان انقلاب اسلامی در نوبهار دوازدهم بهمن ماه با ورود آیت بلند کتاب عشق -امام خمینی(ره)- شکوفا شد ، طلیعه نجات انسان را از ستم سوزی ، بشارت داد و در 22 بهمن ماه خط بطلانی بر پیش فرض های دنیامدارانه سردمدارانی کشید که کل عالم را به صورت دهکده ای واحد اما بی ریشه می خواستند. تجدید حیات اسلام و نفی اسارت و استعمار فرهنگی با هدایت موسی عصر و به یمن خیزش دلشکستگان عاشورایی ، در بهمن 57 حاصل آمد و دریچه ای به صبح مسیحایی تاریخ فرا روی ما گشوده شد. بی تردید اگر امروز به فرموده رهبر معظم انقلاب « دنیا تحت تأثیر اسلام وانقلاب به التهاب افتاده » ثمره ایستادگی و ایمان یگانه دوران - امام راحل - و رادمردانی است که دیو سیاه ظلم و ستم را از سرزمین آیینه ها راندند تا چراغ های کوچک عشق پرنور شود. بهار انقلاب ، بهار حماسه سازانی است که عظیم ترین رخداد حماسی تاریخ ایران را در پهن دشت مطهر و گلگون میهن اسلامی پدیدآوردند و بر سطرسطر کتاب زمان نام بلند و روشن ایران زمین را جاودانه ساختند. باشد که همه ما در سالگرد ایام نورانی بهمن ماه ، کتاب ایثار شهیدان والامقام انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را ورق بزنیم ، شکوه درخت های استقامت را بنگریم و از خون گرانمایه و پرارج شان پاسداری کنیم. انشاء الله [ چهارشنبه 90/11/12 ] [ 6:55 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
چه غریب است هنگامه رفتن تو ای بهار کوتاه، یا ابا محمد! هنوز کوچههای مدینه و سامرا، تو را در ذهن خود مرور میکنند. پرنده خوشنوای معرفتت را آن هنگام که در تنگنای زندان به بند کشیدند، گویا چشمانشان توان دیدن نور هدایتت را نداشت؛ گر چه مرغ خوشخوان علم و حکمتت، عباسیان را نیز محتاج محضرت کرده بود. امروز با تمام توان گریه می کنیم همراه با امام زمان گریه می کنیم در پشت دسته های عزا سوی سامرا در لابلای سینه زنان گریه می کنیم در غصه اسارت مردی که سالها از او نبوده نام و نشان گریه می کنیم [ سه شنبه 90/11/11 ] [ 11:19 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
امشب به عشاق حسین، زهرا(س) دهد مزد عزا یک عده را درمان دهد، یک عده بخشش در جزا ... یک عده را مشهد برد یک عده را دیدار حج باشد که مزد ما شود، تعجیل در امر فرج [ چهارشنبه 90/11/5 ] [ 12:23 صبح ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
خدایا ، خسته و دلشکسته ام ، مظلوم از ظلم تاریخ ، پژمرده از جهل اجتماع ، ناتوان در مقابل طوفان حوادث ، نا امید در برابر افق مبهم و مجهول ، تنها ، بی کس ، فقیر در کویر سوزان زندگی ، محبوث در زندان آهنین حیات . دل غم زده و دردمندم آرزوی آزادی می کند و روح پژمرده ام خواهش پرواز دارد تا از این غربتکده سیاه ، ردای خود را به وادی عدم بکشاند و از بار هستی برهد و در عالم نیستی فقط با خدای خود به وحدت برسد . خدایا تو را شکر می کنم که به امید استخلاص ، تحمل همه دردها و شکنجه ها را میسر میسر کردی ... شهید دکتر مصطفی چمران
[ دوشنبه 90/11/3 ] [ 6:41 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
ایام سوگواری آل رسول الله تسلیت باد خورشید به سوگ مصطفی میگرید، مهتاب به حال مجتبى میگرید، در مشهد دل چه کربلایى برپاست، قومى به شهادت رضا میگرید. [ شنبه 90/11/1 ] [ 11:29 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
دوم بهمن سالروز شهادت طلبه شهید عباس افشار در عملیات کربلای پنج ، منطقه شلمچه گرامی باد فرازی از وصیت نامه طلبه شهید عباس افشار روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد بار خدایا دوبار لذت شهادت را بر من چشاندی ولی از شهادت محرومم ساختی در آن لحظه ای که تنها و مجروح در دل شب تاریک روی زمین افتاده بودم آنچنان آرامش قلبی به من دست داده بود که هیچگاه اینقدر راضی نبوده ام اصلا دلم نمی خواست به این دنیا برگردم شعری که دوست صمیمی و همرزمش حجت الاسلام محمد اسماعیل خانی درباره ایشان سروده اند : خوشا روزی که با عباس بودیم میان بوی عطر یاس بودیم دل او شهد ربانی طلب داشت چو عباس علی ذکری به لب داشت خوشا جانی که با فرمان رهبر شود قربانی و تقدیم دلبر اینم حرف دل ما با شهید : کاش می شد انتهای خاکریز عاشقی سایه ی لطف شهیدان را به سر می داشتم بال و پر یعنی شهادت - آه - ماندم بی نصیب می رسیدم تا خدا ، گربال و پر می داشتم
[ شنبه 90/11/1 ] [ 10:14 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
در قرآن آیات متعددی درباره شهید و فضیلت آن در راه خدا ذکر شده است که به اختصار قسمتی از آن را بیان میکنیم. الف- بررسی آیات قرآن1- سوره بقره، آیه 154: «و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیلالله اموت بل احیاء ولکن لا تشعرون» «کسی را که در راه خدا کشته شد، مرده نپندارید، بلکه او زنده جاوید است، ولیکن شما این حقیقت را نخواهید یافت.» در آیه بالا 3 تذکر بسیار مهم درباره شهدا به انسانهای دیگر شده است: 1- در پندار و گفتار در مورد شهدا نباید لفظ (مرگ) را بکار برد. 2- حیات شهدا بعد از شهادت برای همیشه جاودان است. 3- ما توان درک زندگی شهدا را نخواهیم داشت. در حقیقت این سوره جایگاه شهید را نشان میدهد، تا جایی که بشر نمیتواند مقام رفیع شهید را درک کند. 2- سوره آل عمران، آیه 139- 140 «و لا تهنوا و لا تخرنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین» «سست نشوید و اندوهگین نباشید و شما برترید، اگر هستید مومنان» این آیه بعد از جنگ احد نازل شد، که مومنان در جنگ شکست خوردند. اینجا میخواهد تذکر بدهد که اگر دارای ایمان استوار باشید و برای همیشه برترید و شما شاهدان و رهبران بر هم نیز هستید. 3- سوره حج، آیه 58: «والذین هاجروا فی سبیلالله ثم قتلوا او ماتوا لیرزقنهم الله رزقا حسنا و انالله لهو خیر الرازقین» «و آنان که در راه خدا از وطن هجرت گزیده و در این راه کشته شده یا مرگشان فرا میرسد. البته خدا رزق و روزی نیکویی نصیبشان میگرداند، که همانا خداوند بهترین روزی دهندگان است.» در این آیه پاداش کسانی که برای رضای خدا هجرت را برگزیند، رزق و روزی خاص معرفی میکند، یعنی برندگان این صحنه پاداش را از خود خدا میگیرند. در حقیقت این آیه ایجاد انگیزه میکند و شارژ کننده برای کسانی که میخواهند در مقابل اهریمنیان ایستادگی کنند. 4- سوره آل عمران، آیه 169: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» «مرده نپندارید کسانی که در راه خدا کشته میشوند، بلکه زندهاند و نزد خدای خود روزی میبرند. » در این آیه تفاوت مردن معمولی با کسانی که در راه خدا شهید شدند، بوضوح دیده میشود و یک پاداش بزرگ برای این گروه در نظر گرفته شده است و آن روزی خوردن در نزد خداوند متعال میباشد. این آیه از ویژگیهای شهدا پرده برداشته که آنان زندهاند و تمام خصوصیات حیات را دارا میباشند. از آثار حیات، روزی خوردن و ارزاق است که شهدا به نحو احسنت از آن برخوردارند. 5- سوره توبه، آیه 20: «الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا فی سبیلالله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون» «کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند، نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.» در این آیه جهاد گران با مال و جان در راه خدا را رستگاران معرفی کرده و سعادت آنها را تظمین کرده چرا که مقامشان در نزد خداوند بلند است یعنی کسانی که بیتفاوت به مستبد نیستند و در برابر کافران قیام میکنند را تشویق میکند و پاداش آنها را سعادت و مقام بلند و رستگاری معرف کرده است. 6- سوره نساء، آیه 73: «لیقتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیوة الدنیا بالاخرة و من یقتل فی سبیلالله فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجرا عظیما» «مومنان باید در راه خدا با آنان که حیات مادی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد کنند و هر کسی در جهاد به راه خدا کشته شود فاتح است زود باشد که او را اجری عظیم دهیم.» در این آیه ابتدا تکلیف مومنان را مشخص میکند که در برابر کسانی که دنیای مادی را بر آخرت ترجیح دادند، باید جهاد کنند. و حالا اگر در این جهاد کشته شوند و چه فاتح هر دو را پیروز میداند و پاداش عظیم میدهد. در آیات فوق شهدا را انسانهایی برجسته و بیدار معرفی میکند و آنها را پیروز واقعی این دنیا و آن دنیا و روزی خور در نزد خداوند و سعادتمند و فاتح و دارای مقام بلند و شاهد بر دیگر امتها معرفی میکند و پاداش شهدا را خداوند بر خود مفروض میداند. ب- احادیث1- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرمودند: «سه طایفه شفاعت میکنند و شفاعتشان پذیرفته میشود: پیغمبران، علماء و شهدا.» (جامع الحادیث الشیعه، ج 3، ص 16) 2- رسول خدا (ص) میفرمایند: «کسی که از خانه خود به قصد نگهبانی مرزها و یا برای جنگ و جهاد در راه خدا بیرون آید، در هر قدمی که بر میدارد، هفتصد هزار حسنه داده میشود و هفتصدهزار گناه از وی بخشیده میشود، او در ضمان و بر عهده خدا خواهد بود به هر نحوی که بمیرد، چه با اجلش بمیرد و یا اینکه شهید شود و چنانچه برگردد، بخشوده شده و پاک گشته و دعایش در پیشگاه خدا مستجاب خواهد بود. 3- رسول خدا (ص) فرمود: مافوق هر نیکی، نیکی بیشتر و هنری وجود دارد، آنجا که مردی که در راه خدا کشته میشود، بالاتر از آن نیک نیست. 4- اما رضا (ع) از علی (ع) نقل میکند که جوانی در هنگام سخنرانی امام علی (ع) از امام سوال کرد که فضیلت جنگجویان خدا را برای من تشریح کن. امام علی (ع) از رسول خدا حدیث مفصلی را نقل میکند از لحظهای که جهادگر به میدان جنگ میرود تا لحظه شهادت که در اینجا قسمتی از آن را ذکر میکنیم: «هنگامی که جهت نبرد پا به میدان مینهد و نیزه ها و تیرها رد و بدل میشود و جنگ تن به تن شروع میگردد، فرشتگان با پر و بال اطراف آنان را میگیرند و از خدا میخواهند که او در میدان ثابت قدم باشد. در این هنگام منادی فریاد منادی فریاد میزند: «بهشت زیر سایه شمشیرهاست.» در این هنگام ضربات دشمن بر پیکره شهید سادهتر و گواراتر از نوشیدن آب خنک در روز گرم تابستان است. هنگامی که شهید هنوز به زمین نرسیده، حوریان بهشتی به استقبال او میشتابند و نعمات بزرگ معنوی و مادی که خدا جهت وی فراهم ساخته است، برای وی شرح میدهند و هنگامی که به روی زمین قرار میگیرد، زمین میگوید: «آفربن بر روح پاکیزهای که از بدن پاکیزه عروج میکند. بشارت باد بر تو. چیزی که نه چشمی آن را دیده است و نه گوشی آن را شنیده است و نه از قلبی خطور کرده است، مخصوص توست و انتطار تو را میکشد.» خداوند متعال چنین میفرماید: «من سرپرست بازماندگان توام. هر کسی بازماندگان تو را خشنود کند، مرا خشنود کرده است و هر کسی آنها را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.»(از مرحوم طبری در مجمع البیان) 5- رسول خدا (ص) فرموده است: «خداوند چنین فرموده است، من جانشین شهید در خانواده وی هستم. هر کسی رضایت خانواده شهید را جلب کند، رضایت مرا جلب کرده است و هر کسی آنها را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.»(وسائل الشیعه، باب 25، حدیث 3) 6- رسول خدا (ص) فرمود: «شفع الشهید نبی سبعین من اهله.» «شهید هفتاد نفر از بستگان خود را شفاعت میکند.»(کتر العمال، ج 4، ص 1-4) در این حدیث و احادیث دیگری که در مورد شهادت و مقام شهید آمده است، همه درجه بلند و مقام عظیم شهید را نشان میدهد که بهترین نیکی است و شهید را بهعنوان شاهد جامعه معرفی میکند که رضایت خداوند را شهید با کارش جلب میکند، حتی تا جایی که سرپرست خانواده شهید را خداوند خود بهعهده میگیرد. بلندترین مقام در آخرت شفاعت است که این مقام از آن پیغمبران، بزرگان و امامان است که در این کار نیز شهدا با آنان برابری میکنند، یعنی میتوانند شفاعت هفتاد نفر را بکنند.
[ جمعه 90/10/30 ] [ 8:46 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
چند بیت شعر زیبا در مورد شهدا الا ای عشق،ای خواهان مستی الا ای آسمان، ای کل هستی الا ای عاشقان، ای بیقراران الا ای طالب روح بهاران الا ای یاس، ای لاله، شقایق الا ای جمله ی مستان عاشق بیایید و همه مستانه باشید تمامی بر در میخانه باشید بیایید و به دلبر دل سپارید دگر بیگانه ها را واگذارید بهوش ای جمع سر مستان دوران نباید کنج دل نا خوانده مهمان به اردوی خدا جویان بگویید به جز این ره،ره دیگر نپویید به راه عشق تا آخر بمانیم بیاییم و شهیدان را بخوانیم کجایید ای شهیدان خدایی به راه عشق گردیده فدایی کجایید ای شقایق های پرپر فدایی در ره زهرا و حیدر(ع)
[ چهارشنبه 90/10/28 ] [ 5:14 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
" در کربلا حسین (ع) فرصتی داد تا هر که از مرگ خود میترسد ، بازگردد . . . این چند صباح فرصتی است که امام زمان (عج) به ما داده است . . . حال چه کنیم ؟ بمانیم یا بازگردیم ؟ " « شهید آوینی » تعجیل در فرج منتقم خون حسین (ع) صلوات [ یکشنبه 90/10/25 ] [ 9:15 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
مفهوم زندگی عاشورا، جلوهای از «عمق حیات» و «جوهر زندگی» است. زندگی تنها نفس کشیدن و زنده بودن نیست و در محدوده «دنیا» هم خلاصه نمیشود. شناخت جوهر ناب زندگی انسانی در سایه عاشورا است. این که «حیات طیبه» چیست؟ حیات ابدی با چیست؟ گذر از مرحله «مرگ» و رسیدن به «خلود» چگونه به دست میآید؟ سعادت، عزت، شخصیت، حیات، عمر حقیقی، پیروزی در چیست و به چیست؟ حیات و مرگ فردی و اجتماعی را با چه معیاری میتوان شناخت؟ «عقیده» و «ایمان» در جهتگیری و شکلگیری تلاشهای انسان چه نقشی دارد؟ مرز میان «حیات انسانی» و «حیات حیوانی» چیست؟ و امثال اینگونه پرسشها، در «عاشورا» جواب مییابد و پیام عاشورا داشتن و یافتن حیاتی برتر در سایه جهاد و شهادت و فنا در راه خدا و حق و عقیده الهی است، تا زندگیها از پوچی و کم محتوایی نجات یابد. از مهمترین سوالهای زندگی که انسانهای متعهد و هوشمند را به خود مشغول ساخته است، این است که «چگونه باید زیست؟» جواب این سوال وقتی روشن میگردد که انسان پاسخی برای این سوال که «چرا زندگی میکنیم؟» یافته باشد. در واقع، چرایی زندگی است که به چگونگی آن جهت میبخشد. آنان هم که به یک زندگی حقیر و حیوانی بسنده میکنند و به درکهای متعالیتر از زندگی نمیرسند و افقهای دور دستتری را در نظر ندارند، ریشه این حقارت نفس و زندگیشان در آن است که «فسلفه حیات» را نشناختهاند و آن را در محدوده ولادت تا مرگ، آنها هم تنها از بعد مادی خلاصه میبینند.
عمر اصلی انسان، با عملهای شایستهای سنجیده میشود که انجام داده است، نه با سالهایی که سپری کرده است. عمر عملی، نه عمر زمانی. آنچه از سرمایه این دنیا برای آبادی آخرت صرف شود، همان میزان عمر حقیقی انسان است. شناخت دنیا، به بصیرت عملی انسان نیز در زندگی میافزاید. آن کس برای دنیای ناپایدار میکوشد، بازنده است. آن کس برای آخرت پایدار تلاش میکند، برنده است. حسین بن علی علیهماالسلام دنیا را همچون ته مانده ظرفی که دیگران از آن نوشیدهاند، یا باقی مانده چراگاهی که پیشینیان از آن چریدهاند میداند که خیری در آن نیست و در معرض زوال و دگرگونی است. این سخن را هنگام عزیمت به کربلا میفرماید: «انَّ هذهِ الدُّنیا قَد تَغَیّرَت و تَنَکَّرت واَدبَرَ مَعرُوفُها فَلم یَبقَ مِنها اِلا صُبابَةَ کَصُبابَةُ الاِناءِ و خَسیسُ عَیشٍ کَالمَرعَی الوَبیل...» (1) با این دیدگاه، شوق آخرت پیدا میکند و زندگی دنیا را زیر سلطه جباران و ستمگران مایه دلتنگی و شومی شمرده، آن را «بَرَم» میداند «وَ الحَیاةَ مَعَ الظالِمینَ اِلاّ بَرَماً» همان زندگی تلخ و ناگوار و منحطی که کوردلان و دنیا پرستان، آن را شیرین مییابند و برای ادامهاش تن به هر خفت و خواری و زبونی میدهند. اما زندگی در نظر اولیاء خدا که در عاشورا هم جلوه اعظم آن رخ نمود، جهاد در راه عقیده و مرگ در راه عزت و شرف و شهادت در راه خدا است. اینان به لحاظ درک والاتری از حیات، زندگی ذلیلانه را بَرَم و مایه شکنجه و عذاب و غیر قابل تحمل میدانند.
[ یکشنبه 90/9/13 ] [ 11:3 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
|
|
|